جدول جو
جدول جو

معنی خس شیشه - جستجوی لغت در جدول جو

خس شیشه(خَ سِ شی شَ / شِ)
خسی که در سبد بر اطراف اوساط شیشه ها گذارند تا با هم خورده شکسته نشوند. (آنندراج). خس و پنبه و خرده کاه که بین شیشه یا ظرفهای چینی گذارند که در صورت برخورد شیشه بهم یا ظرفهای چینی بهم شکسته نشوند:
خس شیشه ات گر مصلا شدی
ثواب نمازت دو بالا شدی.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ شَ / شِ)
خون مینا. کنایه از شراب انگوری
لغت نامه دهخدا
(خَ شَ / شِ)
مرغی سفید باشد که در ایام بهار در باغها فراوان می باشد. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سوت زدن به کمک دست و دهان
فرهنگ گویش مازندرانی
قندیل یخی
فرهنگ گویش مازندرانی